شاهان مردهاند. قدرتشان بلاتکلیف نمانده. بین ِ دیگر مردمان تقسیم شده. از آن ارثِ شاهانه، وبلاگ همان پرده است میان شاه و بنده (پیشتر کتاب و روزنامه هم بود). مجازی نیست، واقعی است. از این واقعیتر نمیشود. فکر میکردم، اگر قرار باشد به زور با کسی همصحبت شوم، دوست داشتم به او بگویم؛ «آقا ممکن است به جای این مصاحبتِ عوضی، کمی با هم چَت کنیم؟ برخوردِ رودررو را حذف کنیم. تا من بیشتر خودم باشم. تا تو مرا کنترل نکنی. تا بدنم را به گفتارم تسری ندهی. تا آنگاه که عصبانی میشوم رعایتِ حال تو را نکنم. تا خودم را برای تو فدا نکنم. تا اعجابِ وجودم را در کلامم سرکوب نکنم. تا رشتهی گفتارم را نگسلم. تا در میانِ آنچه گفتم خودم را بیابم. بگو ببینم تو اصلا الواح ِ مرا (دفترم، کتابم، وبلاگم، ...) خواندهای؟ هان؟ خواندهای آقا!؟»
تعریف از پردهنشینی شاه عالی بود و میراث امروزینش بسیار عالی. / مسنجر و وبلاگ بیشتر از آنکه فکرش را میکردم پدیدههای غریبیاند. چت کردن یک پردهی معمولی شاید نیست. پردهئی نقرهایست. در مکالمهی رودررو آنقدر که در هنگام چت و به کمک خندانکها! میشود احساسات را منتقل کرد، دست آدم برای بیان احساسات باز نیست. خیلی ساده، من ِ واقعی هیچوقت صورت ظاهرم انقدر که ظورت درونم در مسنجر گل میآندازد، نمیتواند قرمز بشود! از پشت این پرده، من به کمک زبان نو ولی نهچندان جدیدم، احساساتم را با مستقیمترین نشانهها بیان میکنم./ پادشاه پشت پرده هم نشانههای نهفته در صدایش را شاید مطمئنتر میبیند از نشانههای نامطمئن چهرهاش./ تحدید نشانهها برای بروز نشانههای مطمئنتر: نویسنده کلمات را ترجیح میدهد و شاه هم. بدون تئاتر! / من واقعا وقتی مینویسم فرق دارم با وقتی حرف میزنم. پریشانی مدامم در نوشتههایم کمتر منعکس میشوند!/ بسیار لذت بردم از خواندن این یادداشت. سرخوش باشید و پیروز.
پاسخحذفآقا ممکن است به جای این مصاحبت عوضی، کمی با هم چت کنیم؟
پاسخحذفعالی بود! عالی!مرسی!بهترین تشبیهی که درباره وبلاگ دیدم
پاسخحذفبی نظیر بود!.....جدی میگم.....من گاهی اوقات واقعا آرزو می کردم که ای کاش میتونستم با بابام کمی چت کنم.....تا بتونم خودم باشم...تا اون منو با تمام ریز حرکات صورت، چشم ها، بدن و اندامش، که همه هیجانات تلخ کودکی را متبلور می کنند کنترل نکند، تا بتوانم ذهنم را جمع و جور کنم....تا او را نبینم که در هر کلامی که از دهنم بیرون می آید در نگاهش قضاوتش را بخوانم و ای کاش که این ره دور را رسیدن بودی......
پاسخحذففوق العاده بود
پاسخحذفشاه برای اینکه خودش باشد از پشت پرده سخن نمی گفت . شاه خودش بود . متاثر از حضور دیگران یا خلوت .
پاسخحذف