۱۳۸۴/۹/۱۶

دعوت‌نامه (بیانیه‌ی انترراسیونال چندم)

بیایید استیلای اسامی را بشکنیم. اندیشه­ها را عریانِ عریان و به دور از متن زندگی­نامه­ها بخوانیم.
سودای شکستن ِ مرزها را از سرمان بدر کنیم، که من عمیقا اعتقاد دارم، آنگاه که به وحشیانه­ترین و دیوانه­وارترین وضع، قصد امحای مرزها و زدودن­شان را می­کنی، درونِ آنها جای داری.

بیایید اندیشه را با پرسشهای کودکانه و سرخوش بنوازیم. من در قریحه­ی کودکانه چیزی یافته­ام که فرزانگانِ خروارخوان از آن بی­بهره­اند.
نترسیم از اینکه سؤالمان سطحی است، یا حرفمان عمق و ظرافت ندارد، بترسیم که مبادا لایه­های صلبِ تعصب، و بی­مایگی ِ لفّاظِ دانستن ِ متجسد، بر ما چیره شود.

شما را به خدا از نام­ها نهراسید. از نفهمیدنِ آنچه نفهمیدید شرمگین نباشید. خدایگانِ اشرافیت و برده­پروری همه جا در کمین ِ ما نشسته­اند، حتی در کوچه­باغهای فرهیختگی. به حیله­های گوناگون، صفای زیستن ِ مردّد و اندیشناک را با تفرعن ِ نهادی­شده­ی خردورزی پس می­زنند. نزد ایشان اندیشیدن حرفه است.

بر آنانکه یک بار برای همیشه اندیشیده­اند بغرّید. برج و باروی آنانکه جان خود را به شیطانِ دانستن تسلیم کرده­اند برهم زنید. آنکه نامی از او می­شنوید مرده است. زیستن، اکنون پیش چشمانِ شماست.

آی عامیانِ جهان! بشکنید بتهای اشرافیتِ فکری را. به دور ریزید سنت­های ناشاد و ناکامْ زیستن را. باید بیاندیشید و به ساده­ترین و شیواترین راه که می­توانید سخن بگویید، من خود، جاودانی ِ جان­تان را ضمانت می­کنم.

هرگز از پرسیدن و شک­آوری بازنایستید، که به تجربه بارها یافته­ام، حتی آنجا که با آزادجانی­تان، در ظاهر به مسخره­ترین و سخیف­ترین و یاوه­ترین اندیشه­ها رسیده­اید، خیل عظیمی از اسامی ِ بزرگِ اشرافیتِ فکری به تأییدتان، پیشاپیش قیام کرده­اند. اما هنر ِ شما، برادران و خواهران، ریشخندِ اسامی ِ بزرگ است.

سخن ِ واپسین ِ من همانا این باد: هرچه را فریفتید بفریبید، اما با جان خود این معامله نکنید.

۴ نظر:

  1. اي انتر راسيونال اي سيبيل اي استيل اي معترض من سوگند از خويشتن در وكنم كه بدين مانيفست با حال وفادار مانم
    اين همون معرفت شناسي به روش شيرفرهادي بيده
    اصل فرهيختگي وصفاي انديشه وزندگي همين بيد كه گفتي؛به ريشخند گرفتن اسامي مطنطن و شك آوري وپرسشگري

    پاسخحذف
  2. استیلای اسامی!...هوم...دقیقا!موافقم ...لایه های صلب تعصب و بی مایگی لفاف دانستن...موافقم! باز هم موافقم!و اشرافیت فکری....ممم...اما ضملانتش ار بهتر است بی خیال شوید!...و با جان خود این معامله را نکنید!مرسی!

    پاسخحذف
  3. و سلام!ممنون از رد شنها و نظر دادنها...خوشحالم که تقویم نظرتان را جلب کرده.راستش فکر نمی کنم هنوز در شهر کتاب پیدا بشود...بهرحال خوشحال می شوم که یکی تقدیم کنم.سرخوش باشید

    پاسخحذف