۱۴۰۱/۲/۲۸

جشنِ بیکران

امروز به لینکی برخوردم که اسم‌اش بود جشنِ بیکران. احساسِ عجیبی به آدم منتقل می‌کرد که مثلاً جشنِ بیکران چی می‌تواند باشد؟ یادم افتاد که این تصویر برایِ من احتمالاً معادل باشد با اضمحلالِ یک‌باره‌یِ همه‌یِ پیوندهایِ اجتماعی، همراه با به خیابان ریختنِ آدم‌ها، جوری که انگار تهدیدِ حتمی و قاطعی هست مبنی بر این که کلِ زمین قرار است تا ساعاتی دیگر نابود شود، و نتیجه بیرون ریختنِ دسته دسته‌یِ مردمی ست که می‌خواهند به هم پناه ببرند و در آخرین شماره‌هایِ نابودی کنارِ هم قدم بزنند و سرود بخوانند. من که سرودخوان بینِ جمع ام، گاهی از وسط‌شان می‌روم رویِ یک بالکنِ کوتاه، که درست کنارِ خیابان، از دلِ خانه‌یِ تازه‌متروکه‌ای که نورِ کمی روشن‌اش کرده بیرون زده، و با چاق کردنِ چپق‌ام، حریصانه به امواجِ آن‌ها که زوال‌شان را جشن گرفته اند خیره می‌شوم.

۱ نظر:

  1. عالی.. دقیق‌ترین بیان از آرزوی من.مرگ دسته‌جمعی.. بهترین اتفاق ممکن برای ما..

    پاسخحذف