۱۳۸۵/۲/۱۷

...

دیشب در خیابان، پیرمردی به سوی دیوار می‌شاشید. شرمگین‌اش بودم؛ ... مبادا دیگران رنج ِِ او را حین ِ انجام کار نفهمند.